هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعاتی مانند حرص و طمع، عشق و دلدادگی، رنج و درد، و امید و ناامیدی می‌پردازد. شاعر از احساسات عمیق انسانی مانند حسرت، تشنگی دیدار، و تنهایی سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا، حالات روحی خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌ها نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند.

غزل شمارهٔ ۶۳۵۶

غم حریص ز دینار می شود افزون
ز گنج پیچ و خم مار می شود افزون

جنون ز سنگ ملامت نمی کند پروا
که شور سیل ز کهسار می شود افزون

مبر به گلشن جنت مرا که از کوثر
خمار تشنه دیدار می شود افزون

ازان به خاک قناعت نموده ام چون مور
که حرص من ز شکرزار می شود افزون

مرا به بی کسی خویشتن کنید رها
که درد من ز پرستار می شود افزون

شود ز هاله کمربسته حسن ماه تمام
ز خط فروغ رخ یار می شود افزون

یکی هزار شد از عندلیب شورش من
که ذوق کار ز همکار می شود افزون

امیدها به خطش داشتم، ندانستم
که شب گرانی بیمار می شود افزون

نمی شود ز مگس خیرگی به راندن دور
ز منع، حرص طمعکار می شود افزون

اگر چه بار ز دلها به برگ می خیزد
ز برگ بر دل من بار می شود افزون

به قدر آنچه دهی ره به دل تمنا را
تردد دل افگار می شود افزون

سبک شدی به نظرها و از تهی مغزی
علاقه تو به دستار می شود افزون

شکست هر قدر افزون رسد به گوهر من
امید من به خریدار می شود افزون

چه حالت است که از سر زدن مرا چو قلم
کشش به عالم گفتار می شود افزون

ز حرف تلخ مرا خارخار دل صائب
به آن دو لعل شکربار می شود افزون
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۳۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.