هوش مصنوعی: این متن شعری است که با استفاده از استعاره‌های مختلف مانند نگین، جوی آب و گهر، به مفاهیمی مانند غربت، نام‌آوری، آرزو و تقدیر می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که ارزش هر چیز در جایگاه خودش بیشتر است و غربت گاهی باعث بلندآوازگی می‌شود. همچنین، تأکید دارد که تلاش و زحمت برای رسیدن به نام‌آوری ضروری است، اما گاهی تقدیر و بخت تیره مانع از تحقق آرزوها می‌شود.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم انتزاعی و استعاری است که درک آن نیاز به تجربه و شناخت نسبی از ادبیات و فلسفه دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مضامین ارتباط برقرار کنند و معنای عمیق آن را درک نمایند.

غزل شمارهٔ ۶۳۵۷

ز نقش چپ رود آب سیه به جوی نگین
ز نقش راست نگردد سیاه روی نگین

گهر اگر چه عزیزست هر کجا باشد
بود به خانه خود بیش آبروی نگین

بلند نامی غربت زیاده از وطن است
که پشت نقش بود در نگین به روی نگین

نیاز خود نبرد پیش غیر، پاک گهر
بود به آب رخ خویشتن وضوی نگین

ز قرب، رزق نگردد نصیب بی قسمت
که هست در جگر آب خشک، جوی نگین

توان به زحمت بسیار نامدار شدن
که پشت خاتم خم شد به جستجوی نگین

ز بخت تیره نتابند نامجویان روی
که گردد از سیهی راست گفتگوی نگین

خیال لعل تو هم می رود ز دل بیرون
اگر رود ز نگین خانه آرزوی نگین

ز آرزو دل ما ساده می شود صائب
به دست محو شود نقش اگر ز روی نگین
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۳۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.