هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از مضامین عشق، رنج، فقر و ناامیدی سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، احساسات درونی خود را بیان می‌کند. خطوط سبز، زهر، خال، تخم سوخته و دیگر نمادها برای نشان دادن درد و رنج عشق به کار رفته‌اند. در نهایت، شاعر از ناله‌های خود و بی‌پاسخی جهان شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و شناخت ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و نمادها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۶۳۵۵

لب ترا خط سبز آمد از کمین بیرون
چه زهر بود که آمد ازین نگین بیرون

به مهر خال شود تنگ جا درین محضر
اگر ز روی تو آید خط این چنین بیرون

هوای کوی خرابات آنقدر شوخ است
که تخم سوخته می آید از زمین بیرون

به استخون نرسد تا ز فقر تیغ ترا
مکن چو نال قلم دست از آستین بیرون

ز عشق او دل تنگی شده است قسمت من
که از بهشت مرا می برد غمین بیرون

ز کار بسته من عاجزست تردستی
که از جبین سپر برده است چین بیرون

نشسته نقش کجی آنچنان درین ایام
که نام، راست نمی آید از نگین بیرون

اگر چه ناله من چرخ را ز جا برداشت
نیامد از لب کس صائب آفرین بیرون
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۳۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.