هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر بی‌قراری و بی‌خوابی شاعر است که از دردها و رنج‌های درونی خود می‌گوید. او از تشبیه‌های مختلف مانند سبو، سپند، لعل آتشین، و لاله داغدار استفاده می‌کند تا احساسات خود را به تصویر بکشد. شاعر همچنین به مفاهیمی مانند غربت، وطن، و جنون اشاره می‌کند که نشان‌دهنده عمق اندوه و پریشانی اوست.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و روان‌شناختی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۳۵۸

ز بی قراری من می کند سفر بالین
ز دست خویش کنم چو سبو مگر بالین

همان ز پستی بالین نمی برد خوابم
ز گرد بالش گردون کنم اگر بالین

ز بی قراری من چون سپند جست از جای
نشست هر که مرا چون چراغ بر بالین

ز گرمی جگرم لعل آتشین گردد
به وقت خواب کنم خشت خام اگر بالین

ز دست و تیغ خزان گوییا خبر دارد
که می کند گل این بوستان سپر بالین

مرا سری است که چون لاله داغدار شود
کنم ز کاسه زانوی خود اگر بالین

عجب نباشد اگر بال و پر برون آرد
کشید از سر من بس که دردسر بالین

کسی به ملک غریبی عزیز می گردد
که در وطن کند از سنگ چون گهر بالین

چگونه خواب پریشان نسازدم بیدار؟
که کج گذاشت مرا زلف زیر سر بالین

مرا به داغ جنون نیست الفت امروزی
همیشه داشت ز سرگرمیم خطر بالین

رهین پرتو منت چرا شوم صائب؟
مرا که از تب گرم است شمع بر بالین
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۳۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.