هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، احساسات عمیق شاعر را درباره تنهایی، رنج، یتیمی و جستجوی معنا در زندگی بیان می‌کند. او از غم و درد خود می‌گوید و از بی‌توجهی دیگران به رنج‌هایش شکایت دارد. شاعر با تصاویر زیبا و استعاره‌های قوی، حالات درونی خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، موضوعات غم و تنهایی می‌تواند برای سنین پایین‌تر سنگین باشد. مخاطبان 16 سال به بالا بهتر می‌توانند با این مفاهیم ارتباط برقرار کنند و از زیبایی‌های ادبی آن لذت ببرند.

غزل شمارهٔ ۶۳۸۹

در کاسه سپهر کند خاک گرد من
رحم است بر کسی که شود هم نبرد من

در شهربند عافیت از خاکساریم
دیوار می کشد به ره سیل گرد من

بی اختیار آب روان می کند ز چشم
چون آفتاب دیدن رخسار زرد من

یک نقطه است اشک در مجموعه غمم
یک مصرع است آه ز دیوان درد من

گرد یتیمی از گهرم گرچه می چکد
بر هیچ خاطری ننشسته است گرد من

قسمت چو ابر گرد جهان می دواندم
تا از کدام بحر بود آبخورد من

هر چند پایه تو بلند اوفتاده است
غافل مشو ز ناله گردون نورد من

نقصان نمی کند کسی از دستگیریم
پایش فرو به گنج رود پایمرد من

صائب ز می مرا نتوان لاله رنگ ساخت
چون شعله رنگ بست بود روی زرد من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۳۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.