هوش مصنوعی: متن بالا یک شعر عرفانی و فلسفی است که از خواننده می‌خواهد برای رسیدن به حقیقت و معنویت، از راه‌های غیرمتعارف و درونی استفاده کند. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند "باده گلرنگ"، "شان عسل"، و "گنج در عالم گل"، به دنبال کشف حقایق عمیق‌تر زندگی است. این شعر تأکید دارد که برای دستیابی به اهداف بلند، باید از روش‌های خلاقانه و معنوی بهره برد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۴۲۳

خونابه درد از دل غم پیشه طلب کن
آن باده گلرنگ ازین شیشه طلب کن

آن شان عسل را که در آفاق نگنجد
از پرده زنبوری اندیشه طلب کن

از جذبه آهن شرر از سنگ برآید
دل سخت چو گردید دم از تیشه طلب کن

با مرکب چوبین نتوان رفت به جایی
بال و پری از برق درین بیشه طلب کن

سرمایه تشویش بود ملک سلیمان
وحدت ز پریخانه اندیشه طلب کن

از دل طلب آن گنج که در عالم گل نیست
در قاف چو نبود پری از شیشه طلب کن

صائب نکند حرف اثر در دل سنگین
جایی که توان برد فرو ریشه طلب کن
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.