هوش مصنوعی:
این شعر از احساسات عمیق و دردهای عاطفی سخن میگوید. شاعر با استفاده از تصاویر شعری مانند آتش، خون، لاله، و صیاد، حالات درونی خود از جمله سوختن دل، اندوه، و ناامیدی را بیان میکند. او از عشق و رنجهای ناشی از آن میگوید و احساسات خود را با طبیعت و عناصر آن مقایسه میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۶۴۳۲
از داغ بود چهره افروخته من
گردد ز شرر زنده دل سوخته من
چون آتش سوزان ز طرب نیست، که باشد
از سیلی صرصر رخ افروخته من
چون لاله ز می نیست مرا سرخی رخسار
خون است شراب جگرسوخته من
پوشیدن چشم است مرا خانه صیاد
غافل مشو از باز نظردوخته من
تا چشم کند کار، سیه خانه لیلی است
در دامن صحرای دل سوخته من
فریاد که چون غنچه پی سوختن دل
شد مشت شراری زراندوخته من
صائب کند از سایه خود وحشت صیاد
رم کرده غزالی که شد آموخته من
گردد ز شرر زنده دل سوخته من
چون آتش سوزان ز طرب نیست، که باشد
از سیلی صرصر رخ افروخته من
چون لاله ز می نیست مرا سرخی رخسار
خون است شراب جگرسوخته من
پوشیدن چشم است مرا خانه صیاد
غافل مشو از باز نظردوخته من
تا چشم کند کار، سیه خانه لیلی است
در دامن صحرای دل سوخته من
فریاد که چون غنچه پی سوختن دل
شد مشت شراری زراندوخته من
صائب کند از سایه خود وحشت صیاد
رم کرده غزالی که شد آموخته من
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.