هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، به بیان احساسات عمیق و تجربیات روحانی میپردازد. شاعر از عشق، رنج، امید، و رابطهی انسان با هستی سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از استعارهها ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۶۵۰۳
خط شبرنگ با لعل لب جانان زند پهلو
زهی ظلمت که با سرچشمه حیوان زند پهلو
ز رعنایی قدش نازک نهالان را خجل دارد
که مصرع چون بلند افتاد با دیوان زند پهلو
مشو چون ابر غافل در بهار از گوهرافشانی
که با دریای رحمت دیده گریان زند پهلو
ز خودکامی به خون خوردن سرآمد روزگار من
که دل ناساز چون افتاد با پیکان زند پهلو
به چشم این راه را سرکن اگر بیناییی داری
که خار این بیابان بر صف مژگان زند پهلو
مروت مانع از نومیدی خصم است عارف را
وگرنه کشتیی دارم که بر طوفان زند پهلو
به تنهایی علم بر قلب لشکر می زند خود را
نهال قامت جانان به سروستان زند پهلو
به عشق آهنین بازو طرف شد عقل ازین غافل
که گردد توتیا چون شیشه با سندان زند پهلو
مگردان روی از تیغ قضا چون بیدلان صائب
که دل سی پاره چون گردید بر قرآن زند پهلو
زهی ظلمت که با سرچشمه حیوان زند پهلو
ز رعنایی قدش نازک نهالان را خجل دارد
که مصرع چون بلند افتاد با دیوان زند پهلو
مشو چون ابر غافل در بهار از گوهرافشانی
که با دریای رحمت دیده گریان زند پهلو
ز خودکامی به خون خوردن سرآمد روزگار من
که دل ناساز چون افتاد با پیکان زند پهلو
به چشم این راه را سرکن اگر بیناییی داری
که خار این بیابان بر صف مژگان زند پهلو
مروت مانع از نومیدی خصم است عارف را
وگرنه کشتیی دارم که بر طوفان زند پهلو
به تنهایی علم بر قلب لشکر می زند خود را
نهال قامت جانان به سروستان زند پهلو
به عشق آهنین بازو طرف شد عقل ازین غافل
که گردد توتیا چون شیشه با سندان زند پهلو
مگردان روی از تیغ قضا چون بیدلان صائب
که دل سی پاره چون گردید بر قرآن زند پهلو
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.