هوش مصنوعی: این شعر غنایی از صائب تبریزی است که به بیان احساسات شاعر در فراق یار می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر طبیعی مانند چمن، شبنم، گل و خزان، عمق غم و اندوه خود را در غیبت معشوق به تصویر می‌کشد. او از تأثیر این فراق بر طبیعت و زندگی خود سخن می‌گوید و احساس تنهایی و بی‌قراری خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاطفی عمیق و استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های ادبی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، موضوع فراق و اندوه ناشی از آن برای سنین پایین‌تر ممکن است نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۶۵۲۱

شکفتگی نشود سبز در چمن بی تو
به اشک شمع زند غوطه انجمن بی تو

عنان برق و نسیم خزان و سیل بهار
نرفته اند ز دست آنچنان که من بی تو

ز شبنم و چمن بود تازه رو چون گل
شده است برگ خزان دیده ای چمن بی تو

بگیر پرده ز رخسار لاله زار و ببین
که کاسه کاسه خون می خورد چمن بی تو

گل حضور وطن بوده است دیدن دوست
حضور دل به سفر رفت از وطن بی تو

ز ما توقع پیغام و نامه بی خبری است
گره فتاده به سررشته سخن بی تو

به چشم شبنم این بوستان گل افتاده است
ز بس گریسته در عرصه چمن بی تو

به می گریختم از هجر تلخ، ازین غافل
که داغ تازه کند باده کهن بی تو

جدا ز آینه طوطی سخن نمی گوید
چگونه صائب انشا کند سخن بی تو؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.