هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان بی‌فایده بودن برخی تلاش‌ها و انتظارات در زندگی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های مختلف، مانند بی‌فایده بودن زنجیر برای فیل مست یا بی‌فایده بودن انتظار برای کسی که دلبری نمی‌کند، به مخاطب خود می‌گوید که برخی چیزها در زندگی ارزش تلاش و انتظار را ندارند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۶۶۲۱

آن را که نیست دلبری از دل چه فایده؟
جایی که برق نیست ز حاصل چه فایده؟

زنجیر تازیانه بود فیل مست را
دیوانه ترا ز سلاسل چه فایده؟

این سیل رخنه در دل فولاد می کند
بستن به روی عشق در دل چه فایده؟

اکنون که شد سفید مرا چشم انتظار
از سرمه سیاهی منزل چه فایده؟

مجنون چو نسخه از رخ لیلی گرفته است
دیگر ز پرده داری محمل چه فایده؟

آن را که هست چون گهر از آب خود خطر
از لنگر سلامت ساحل چه فایده؟

در چشم تنگ مور جهان چشم سوزن است
دلتنگ را ز وسعت منزل چه فایده؟

چشم گرسنه سیر ز نعمت نمی شود
غربال را ز کثرت حاصل چه فایده؟

تا روشن است دل ز دو عالم بشوی دست
چون غوطه خورد آینه در گل چه فایده؟

صائب ترا که طاقت دیدار یار نیست
از انتظار دوست چه حاصل، چه فایده؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۶۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۶۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.