۲۰۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۶۵۳

می فشانم آستین بر افسر گوهرنگار
تا سرم را زیر پای خوش خرام آورده ای

از عبادت بر قبول خلق اگر داری نظر
روی در بتخانه از بیت الحرام آورده ای

می کشی دست نوازش هر نفس بر دوش زلف
تا کدامین مرغ زیرک را به دام آورده ای

نیست از غیرت به هر کس عرض دادن بی حجاب
دختر رز را چو در عقد دوام آورده ای

دیده رغبت گر از دنیای دون پوشیده ای
در همین جا روی در دارالسلام آورده ای

آرزوی عمر جاویدان ترا صائب بجاست
بی غم از ایام اگر صبحی به شام آورده ای

تا به روی کار خط مشکفام آورده ای
یکقلم روشن سوادان را به دام آورده ای
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۶۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۶۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.