هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، بیانگر درد و رنج عشق، بیقراری دل، و امید به رحمت الهی است. شاعر از عشق به عنوان آتشی سوزان یاد میکند که حتی سیارات را تحت تأثیر قرار میدهد. او از بیقراری خود میگوید و این که تنها اشکهایش مونس اوست. در نهایت، شاعر از اهل جهان قطع امید میکند و تنها به خدا پناه میبرد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم فلسفی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۶۶۵۶
ای در آتش از هوایت نعل هر سیاره ای
از بیابان تمنای تو خضر آواره ای
می تواند مهربان کرد آن دل بی رحم را
آن که سازد آب و آتش جمع در هر خاره ای
بی قراری گر کند معذور باید داشتن
هر که دارد در گریبان چون دل آتشپاره ای
در شکست ماست حکمت ها که چون کشتی شکست
غرقه ای را دستگیری می کند هر پاره ای
در سخن پیچیده ام زان رو که چون طفل یتیم
غیر اشک خود ندارم مهره گهواره ای
قطع کن امید صائب یارب از اهل جهان
چند جوید چاره خود را ز هر بیچاره ای؟
از بیابان تمنای تو خضر آواره ای
می تواند مهربان کرد آن دل بی رحم را
آن که سازد آب و آتش جمع در هر خاره ای
بی قراری گر کند معذور باید داشتن
هر که دارد در گریبان چون دل آتشپاره ای
در شکست ماست حکمت ها که چون کشتی شکست
غرقه ای را دستگیری می کند هر پاره ای
در سخن پیچیده ام زان رو که چون طفل یتیم
غیر اشک خود ندارم مهره گهواره ای
قطع کن امید صائب یارب از اهل جهان
چند جوید چاره خود را ز هر بیچاره ای؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۶۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۶۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.