هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق، جنون، هوس و رنج‌های عاشقانه سخن می‌گوید. او با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند خم فلاطون، خاک قارون، خیمه لیلی و هامون، غزال شوخ چشم و بید مجنون، احساسات عمیق و آشفته خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به بی‌اعتباری دنیا و مردم آن دارد و از زخم‌های عشق و شمشیر عشقبازان می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۶۷۶۰

خرد در سر مرا در خم فلاطون است پنداری
هوس در دل مرا در خاک قارون است پنداری

ز اقبال جنون بر سینه هر داغی کز او دارم
به چشمم خیمه لیلی و هامون است پنداری

غزال شوخ چشم من ز مردم وحشتی دارد
که در آغوشم از آغوش بیرون است پنداری

پریشان می تراود گفتگوی عشق از کلکم
نهال خامه من بید مجنون است پنداری

نمی بینم ز خون غلطیدگان یک کف زمین خالی
بساط خاک میدان شبیخون است پنداری

نمایان ساخت از خمیازه زخم عشقبازان را
دم شمشیر او لبهای میگون است پنداری

ز بس از مردم بی حاصل عالم کجی دیدم
به چشمم بید مجنون سرو موزون است پنداری

خط ساغر به دور باده یاقوت گون صائب
به گرد لعل جانان خط شبگون است پنداری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۷۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۷۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.