هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به ارزش عمر و زمان اشاره دارد و از هدر رفتن آن بر روی امور بیفایده مانند دود (که میتواند نماد غم، حسرت یا چیزهای بیثمر باشد) انتقاد میکند. شاعر از مثالهایی مانند زلف ایاز و دود آتش سیاووش استفاده میکند تا بر بیثمری برخی امور تأکید کند و توصیه میکند که عمر را به چیزهای ارزشمند اختصاص دهیم.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی موجود در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد تا بتواند ارتباط مناسبی با متن برقرار کند.
غزل شمارهٔ ۶۸۰۷
نیست چون صبح ترا جز نفس معدودی
چه کنی چون دل شب تیره اش از هر دودی؟
نیست سرمایه عمر تو به جز یک دو سه دم
چه کنی صرف به دودی که ندارد سودی؟
دود اگر زلف ایازست ببر پیوندش
حیف باشد که به زنجیر بود محمودی
چون سیاووش گذشتند ز آتش مردان
ما به همت نتوانیم گذشت از دودی
عیش خود تلخ مکن صائب ازین دود کثیف
گر به آتش نگذاری به تکلف عودی
چه کنی چون دل شب تیره اش از هر دودی؟
نیست سرمایه عمر تو به جز یک دو سه دم
چه کنی صرف به دودی که ندارد سودی؟
دود اگر زلف ایازست ببر پیوندش
حیف باشد که به زنجیر بود محمودی
چون سیاووش گذشتند ز آتش مردان
ما به همت نتوانیم گذشت از دودی
عیش خود تلخ مکن صائب ازین دود کثیف
گر به آتش نگذاری به تکلف عودی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.