هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعات مختلفی از جمله هنر، ارزش گوهر درونی، ناامیدی، رحم و شفقت، و انتقاد از جامعه می‌پردازد. شاعر از بی‌عدالتی‌ها و نادیده گرفته شدن ارزش‌های واقعی در جامعه شکایت می‌کند و به دنبال آرامش و درک عمیق‌تر از زندگی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات حاوی انتقادهای تلخ و ناامیدی هستند که مناسب سنین بالاتر است.

غزل شمارهٔ ۶۸۰۸

عیب صاحب هنران چند به بازار آری؟
چند ازان گلبن پر گل کف پر خار آری؟

هیچ کس گل نزند بر تو درین سبز چمن
گل اگر در قفس مرغ گرفتار آری

از کجان گر گذری راست درین عبرتگاه
سالم انگشت برون از دهن مار آری

ضامنم من که غباری به دلت ننشیند
اگر از خلق جهان روی به دیوار آری

در دیاری که خزف را ز گهر نشناسند
گوهر خود چه ضرورست به بازار آری؟

دیده ظاهر اگر پر خس و خاشاک کنی
از خس و خار به دامن گل بی خار آری

به ازان است که صد نخل برومند کنی
سر منصور مرا گر به سر دار آری

چون حبابند سراپای نظر جوهریان
تا چه گوهر تو ازین قلزم زخار آری

حرف افسرده دلان باعث آشوب دل است
خبر مرگ چه لازم که به بیمار آری؟

می توانی به سراپرده خورشید رسید
همچو شبنم به چمن گر دل بیدار آری

چند چون سکه زر در نظر صیرفیان
پشت بر زر کنی و روی به بازار آری؟

روی چون آینه پنهان مکن از طوطی ما
تو که صاحب سخنان را به سرکار آری

رحم کن بر دل بی طاقت ما ای قاصد
ناامیدی خبری نیست که یکبار آری

روشن است از دهن زخم چه گل خواهد کرد
چه ضرورست مرا بر سر گفتار آری؟

اگر از پاس نفس رشته سرانجام دهی
صائب از بحر برون گوهر شهوار آری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.