هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، احساسات عمیق شاعر را نسبت به معشوق و زیبایی‌های او بیان می‌کند. شاعر از ذوق تماشای چهره معشوق سخن می‌گوید و آرزوهای خود را برای دیدن سراپای او مطرح می‌کند. همچنین، از مفاهیمی مانند عشق، زیبایی، تقدیر و رنج‌های عاشقانه نیز سخن به میان آمده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۸۲۲

آنچه من یافتم از چهره زیبای کسی
به دو عالم ندهم ذوق تماشای کسی

از خدا می طلبم عمر درازی چون زلف
که کنم مو به مو سیر سراپای کسی

تیغ از جوهر خود سلسله جنبان دارد
نیست ابروی ترا چشم به ایمان کسی

آن که در خلوت آیینه ندارد آرام
چه خیال است شود انجمن آرای کسی؟

بخت سبزی ز خدا همچو حنا می خواهم
که بمالم رخ پر خون به کف پای کسی

چشم دارم که مرا از دو جهان طاق کند
طاق مردانه ابروی دلارای کسی

خار در پیرهنم جلوه یوسف دارد
تا شدم بی خبر از ذوق تماشای کسی

خاک دریا شده از موجه آغوش امید
تا کجا جلوه کند قامت رعنای کسی

من که از تلخی دشنام شوم شادی مرگ
چه توقع کنم از لعل شکرخای کسی؟

جای رحم است بر آن قطره شبنم صائب
که نظر آب نداد از رخ زیبای کسی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.