۲۱۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۸۳۰

چه شود گر به پیامی دل من شاد کنی؟
پیش ازان روز که بسیار مرا یاد کنی

می کند یک سخن تلخ مرا شادی مرگ
گر نخواهی به شکرخنده دلم شاد کنی

رتبه عشق خداداد ز خوبی کم نیست
ناز تا چند به این حسن خداداد کنی؟

زیر دامان گل از داغ غریبی سوزد
بلبلی را که تو از دام خود آزاد کنی

دل آباد مرا زیر و زبر گر سازی
به ازان است که صد بتکده آباد کنی

باطن عشق بود تیغ دودم ای خسرو
مصلحت نیست که خم در خم فرهاد کنی

حسن را شکوه عشاق کند ظالمتر
صائب از دوست مبادا گله بنیاد کنی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.