هوش مصنوعی: این متن شعری است که به مفاهیمی مانند گذرایی دنیا، غفلت از زمان، اخلاص در عبادت، رازداری، تجربه‌های زندگی، و ناامیدی از وصال اشاره دارد. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تمثیل‌های مختلف، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۶۸۲۹

دل نبندند عزیزان جهان در وطنی
که به یوسف ندهد وقت سفر پیرهنی

صبح پیری شد و از خواب نگشتی بیدار
بر تو شد جامه احرام ز غفلت کفنی

می شود سنگ نشان کعبه مقصودش را
گر به اخلاص کند خدمت بت برهمنی

راز من از لب خامش به زبانها افتاد
گر چه از خامه بی شق نتراود سخنی

مزه میوه فردوس نمی داند چیست
هر که دندان نرسانده است به سیب ذقنی

در سپند من سودازده آتش مزنید
که پریشان شود از ناله من انجمنی

نیست از وصل به جز خون جگر قسمت من
بر سر خوان سلیمان چه کند بی دهنی؟

کرد یک تنگ شکر روی زمین را صائب
که شنیده است چنین طوطی شکرشکنی؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.