هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر درد و رنج عاشقانه و گلایه از بی‌وفایی معشوق است. شاعر از محبت‌های بی‌ثمر، تلخ‌گویی معشوق، و نبود وفا در او شکایت می‌کند و با استفاده از استعاره‌های تیغ، شمشیر، و زهر، عمق رنج خود را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه‌ی پیچیده و استعاره‌های عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و بی‌وفایی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۶۸۵۱

هزار عقد محبت به این و آن بندی
همین به کشتن من تیغ بر میان بندی

ترا که هر مژه تیغ کجی است زهرآلود
چه لازم است که شمشیر بر میان بندی؟

ز تلخ گویی من عیش عالمی تلخ است
به بوسه ای چه شود گر مرا دهان بندی؟

درین دو هفته که گل می توان ز روی تو چید
در وصال چه بر روی دوستان بندی؟

به جرم خیرگی بوالهوس مسوز مرا
گناه گرگ چرا بر سگ شبان بندی؟

چو نیست رنگ وفا بر عذار گل صائب
درین ریاض چه افتاده آشیان بندی؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.