هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از مفاهیمی مانند عشق، درد فراق، تنهایی، و جستجوی معنا سخن می‌گوید. شاعر از دشت جنون، آهوی رمیده، آتشین رویی، و دیگر تصاویر شاعرانه برای بیان احساسات عمیق خود استفاده می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم فلسفی مانند بیداری، خواب، و گذر زمان دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۶۸۸۸

نماند دشت جنون را رمیده آهویی
که پیش وحشت من ته نکرد زانویی

چو قبله گمشدگان است دیده سرگردان
به محفلی که در او نیست طاق ابرویی

چو داغ لاله به هر جانبی که می نگرم
مرا احاطه نموده است آتشین رویی

چو شمع گریه مستانه را غنیمت دان
که هر نفس بود این آب تلخ در جویی

شود ز یک دل بیدار، عالمی بیدار
هزار خفته برآید ز خواب از هویی

ازان سپند درین بزم شد بلند آواز
که ساخت خرده جان صرف آتشین رویی

ازین چه سود که مویت سفید گردیده است؟
ترا چو نیست غم عاقبت سر مویی

حضور معنی بیگانه را غنیمت دان
درین زمانه که قحط است آشنارویی

مرا که ملک جهان در نظر نمی آمد
خراب ساخت تماشای طاق ابرویی

مراد مردم آزاده شستن دستی است
مرا بس است چو سرو از جهان لب جویی

نه من ز دل، نه دل از حال من خبر دارد
چو نافه ای که فتد از رمیده آهویی

شود چو فاخته صائب ز پاس دل آزاد
کسی که داد دل خود به سرو دلجویی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.