هوش مصنوعی: این متن شعری است که از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده برای بیان مفاهیمی مانند ستم، فریب، عشق، و مرگ استفاده می‌کند. شاعر از عناصر طبیعی مانند زمین، بادام، گل، خورشید، آب و آتش برای انتقال احساسات عمیق و انتقادی بهره می‌برد. همچنین، به مفاهیمی مانند بازخواست الهی و ازلیّت اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی و تلخ ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۶۸۹۴

روی زمین به زلف معنبر گرفته ای
با این سپه چه ملک محقر گرفته ای

چشم ستمگر تو کجا، مردمی کجا
بادام تلخ را چه به شکر گرفته ای؟

حیف آیدت به قیمت دل خاک اگر دهی
چون گل پی فریب به کف زر گرفته ای

خورشید را به حلقه فتراک بسته ای
امروز چون شکاری لاغر گرفته ای؟

در آب و آتشم مفکن روز بازخواست
چون در ازل ز خاک مرا برگرفته ای

آتش ز نغمه توام ای نی به جان فتاد
این چاشنی ز لعل که دیگر گرفته ای؟

لوح مزار دشمن بیهوده گو شود!
این سایه ای که از سر ما برگرفته ای

صائب تو از کجا، روش مولوی کجا؟
چون پرده حیا ز میان برگرفته ای؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.