هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، به موضوعاتی مانند عشق، طبیعت، مستی و رنج‌های عاشقانه می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند غزال، گل، بلبل و می، حالات روحی و احساسی خود را بیان می‌کند. همچنین، مفاهیمی مانند گذر زمان، حسرت و ناله نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و رنج‌های عشقی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۶۹۱۰

آن را که هست گردش چشم غزاله ای
در کار نیست رطل گران و پیاله ای

ما را ز کهنه و نو عالم بود کفاف
معشوق نو خطی و می دیر ساله ای

تا گل شکفته شد گرو میفروش کرد
در خانه داشت هر که کتاب و رساله ای

بگذار حرف محکمی توبه را به طاق
کاین شیشه توتیا شود از سنگ ژاله ای

بلبل چگونه مست نگردد، که می دهد
از هر گلی بهار به دستش پیاله ای

چون عندلیب قسمت من نیست از بهار
غیر از نگاه حسرت و آهی و ناله ای

می کرد داغ، سینه کان عقیق را
می داشت چون رخ تو اگر باغ لاله ای

یک هاله در بساط همه چرخ بیش نیست
ماه تراست هر خم آغوش، هاله ای

صائب چو تاک نیست غم سربریدنش
هر کس به یادگار گذارد سلاله ای
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.