۲۱۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۹۱۵

ای حسن خط ز مصحف روی تو آیتی
از خوبی تو قصه یوسف حکایتی

درد کهن به پرسش رسمی نمی رود
کی می دهد تسلی عاشق عنایتی؟

پاس ادب عنان سخن را کشیده داشت
روزی که داشت درددل ما نهایتی

ما را زبان شکوه چو صائب نداده اند
می داشت کاش درد دل ما نهایتی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.