هوش مصنوعی: این شعر با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، به انتقاد از غفلت و بی‌خبری انسان از حقایق زندگی و دنیا می‌پردازد. شاعر با اشاره به گل، آیینه، خواب و دیگر نمادها، هشدار می‌دهد که انسان درگیر ظواهر و غفلت‌ها شده و از حقیقت وجودی خود و جهان بی‌خبر است.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۶۹۲۷

ای گل ز شوخ چشمی اغیار غافلی
از سادگی ز زخم خس و خار غافلی

ای گل ز دامن تر اغیار غافلی
آیینه ای، ز آفت زنگار غافلی

در خواب ناز نرگس خود را ندیده ای
از ترکتاز فتنه بیدار غافلی

آیینه خمار شکن پیش دست توست
از اضطراب تشنه دیدار غافلی

هر موی بر تن تو شود آه حسرتی
آگاه اگر شوی که چه مقدار غافلی

افکنده ای بساط اقامت به زیر چرخ
در تنگنای بیضه ز گلزار غافلی

دولت طلب ز سایه بال هما کنی
از خواب امن سایه دیوار غافلی

چون رشته دست پیش گهر می کنی دراز
از گنج خویش در ته دیوار غافلی

چسبیده ای چو نی به شکرخواب عافیت
از جستجوی دولت بیدار غافلی

زان چون جرس همیشه دلت می تپد که تو
در کاروان ز قافله سالار غافلی

واقف نه ای ز رفتن عمر سبک عنان
چون کاروان ریگ ز رفتار غافلی

داری گمان که با تو به دل گشته است راست
صائب ز مکر عالم غدار غافلی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.