هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان احساسات و حالات درونی شاعر می‌پردازد. شاعر از نوسانات زندگی، جنگ و صلح، عشق و درد، و دیوانگی سخن می‌گوید. او از بی‌قراری و آشفتگی روحی خود می‌نویسد و به دنبال آرامش است. در نهایت، شاعر به دیوانگی و فرار از خود اشاره می‌کند و تصویری از کودکان با سنگ در دست ارائه می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند دیوانگی و جنگ و صلح نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۶۹۷۴

افتاده کار ما را با یار شوخ و شنگی
در جنگ دیر صلحی در صلح زود جنگی

عقل مرا سبک کرد درد مرا گران ساخت
چشم تمام خوابی رخسار نیمرنگی

ما را به یک نوازش بستان ز دست عالم
آخر گران نگردد دیوانه ای به سنگی

از صلح و جنگ عالم آسوده ایم و فارغ
ما را که هست با خود هر لحظه صلح و جنگی

از خود برون دویدیم دیوانه وار صائب
هر طفل را که دیدیم در دست داشت سنگی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.