هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی‌ها و ویژگی‌های یک شخصیت با استفاده از استعاره‌های طبیعی مانند ماه، ستاره، گل و شمشیر می‌پردازد. همچنین به احساسات پیچیده، شرم، عشق، و جدایی اشاره دارد. شاعر از تصاویر زیبا و عمیق برای بیان حالات درونی و ظرافت‌های احساسی استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین برخی از اشارات مانند 'بوی خون' و 'تیغ مژه' ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۶۹۹۴

رویی به طراوت قمر داری
چشمی ز ستاره شوختر داری

در مصر وجود، ماه کنعان را
از حسن غریب دربدر داری

شمشیر تو جوهر دگر دارد
از پیچ و خمی که بر کمر داری

زان چهره که بوی خون ازو آید
پیداست که ریشه در جگر داری

چون گل که ز برگ فاش شد بویش
از پرده شرم پرده در داری

شرمی که ز باده آب می گردد
در مستی ها تو بیشتر داری

تیغ مژه ای به خون رسوایی
از گوهر راز تشنه تر داری

شیرینی جان به رونما خواهد
تلخی که نهفته در شکر داری

از روزن دل ندیده ای خود را
از خوبی خود کجا خبر داری؟

دلخون کن خاتم سلیمان است
نقشی که بر آن عقیق تر داری

خورشید چراغ روز می گردد
زان چهره اگر نقاب برداری

از جنبش نبض ها خبر دارد
دستی که ز ناز بر کمر داری

نه با تو، نه بی تو می توان بودن
وصلی ز فراق تلختر داری

وقت سفرست تنگ، می ترسم
فرصت ندهد که توشه برداری

انگشت به حرف کس منه صائب
از درد سخن اگر خبر داری
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.