هوش مصنوعی:
شاعر در این متن به یاد روزگاری میافتد که سینهاش پر از شادی و نشاط بود و هر زخمی لبخندی به همراه داشت. او اکنون از رفتن به صحرای جنون (احتمالاً اشاره به عشق و شور جوانی) دور مانده و یاد مجنون (نماد عشق و دیوانگی) را زنده میکند که روزگاری پرتحرک و پرشور بود.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عرفانی و شاعرانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند عشق و جنون ممکن است برای کودکان نامفهوم یا نامناسب باشد.
شمارهٔ ۳۸۴
پیش ازین سینه ام از چاک گلستانی بود
هر شکاف از دل چاکم لب خندانی بود
روزگاری است نرفتیم به صحرای جنون
یاد مجنون که عجب سلسله جنبانی بود!
هر شکاف از دل چاکم لب خندانی بود
روزگاری است نرفتیم به صحرای جنون
یاد مجنون که عجب سلسله جنبانی بود!
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.