هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از عشق و رنجهای عاشقانه سخن میگوید. شاعر با استفاده از تصاویری مانند آینه، پنبه داغ، و بخیه زخم، احساسات عمیق و دردناک خود را بیان میکند. متن به این اشاره دارد که عشق و رنجهای آن چنان عمیق هستند که حتی طبیعت و جهان نیز نمیتوانند آنها را درک یا بازتاب دهند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعارههای پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'پنبه داغ' و 'بخیه زخم' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۳۸۷
دم گر چه پیش آینه عالم نمی زند
آیینه پیش عارض او دم نمی زند
از پنبه داغ ما نرود زنده در کفن
از بخیه زخم ما مژه بر هم نمی زند
از ششدر جهات، مرا نقش کم رهاند
گیرد اگر کسی کم خود، کم نمی زند
آیینه پیش عارض او دم نمی زند
از پنبه داغ ما نرود زنده در کفن
از بخیه زخم ما مژه بر هم نمی زند
از ششدر جهات، مرا نقش کم رهاند
گیرد اگر کسی کم خود، کم نمی زند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.