۱۰۰۷ بار خوانده شده

پرده‌نشین

این قافله از صبح ازل، سوی تو رانند
تا شام ابد نیز به سوی تو روانند

سرگشته و حیران، همه در عشق تو غرقند
دلسوخته، هر ناحیه بی تاب و توانند

بگشای نقاب از رُخ و بنمای جمالت
تا فاش شود آنچه همه در پی آنند

ای پرده نشین در پی دیدار رُخ تو
جانها همه دل باخته، دلها نگرانند

در میکده، رندان همه در یاد تو مستند
با ذکر تو در بتکده‏ها پرسه زنانند

ای دوست، دل سوخته‏ام را تو هدف گیر
مژگان تو و ابروی تو، تیر و کمانند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:راز مستی
گوهر بعدی:سایه لطف
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.