هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و دلدادگی به یار دلدارش میگوید. او با تصاویر زیبا و احساسی، حالات عاشقانه خود را توصیف میکند، از جمله بیقراری، شوریدگی، و اشتیاق به دیدار یار. همچنین، از تأثیر عمیق عشق بر روح و جان خود سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند تا به درستی درک شوند.
نیمغمزه
پروانه وار بر در میخانه، پر زدم
در بسته بود با دل دیوانه در زدم
خوابم ربود، آن بت دلدار تا به صبح
چون رغ حق، ز عشق ندا تا سحر زدم
دیدار یار گر چه میسر نمی شود
من در هوای او، به همه بام و بر زدم
در هر چه بنگری، رخ او جلوهگر بُوَد
لوح رُخش به هر در و هر رهگذر زدم
در حال مستی، از غم آن یار دلفریب
گاهی به سینه، گاه به رُخ، گه به سر زدم
جان عزیز من، بت من چهره باز کرد
طعنه به روی شمس و به روی قمر زدم
یارم به نیم غمزه چنان جان من بسوخت
کآتش به ملک خاور و هم، باختر زدم
در بسته بود با دل دیوانه در زدم
خوابم ربود، آن بت دلدار تا به صبح
چون رغ حق، ز عشق ندا تا سحر زدم
دیدار یار گر چه میسر نمی شود
من در هوای او، به همه بام و بر زدم
در هر چه بنگری، رخ او جلوهگر بُوَد
لوح رُخش به هر در و هر رهگذر زدم
در حال مستی، از غم آن یار دلفریب
گاهی به سینه، گاه به رُخ، گه به سر زدم
جان عزیز من، بت من چهره باز کرد
طعنه به روی شمس و به روی قمر زدم
یارم به نیم غمزه چنان جان من بسوخت
کآتش به ملک خاور و هم، باختر زدم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گنج نهان
گوهر بعدی:چشم بیمار
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.