هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، به بهار و شادیهای آن اشاره دارد و از می، عشق، و مستی به عنوان نمادهایی برای لذتهای زندگی و رهایی از قید و بندهای دنیوی یاد میکند. شاعر از ناصحان و زاهدان دوری میجوید و به رندان و صفای باطن آنان میپردازد. همچنین، به اقبال خوب و رضایت از زندگی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و اشاره به مینوشی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد. همچنین، درک عمیقتر شعر نیازمند آشنایی با مفاهیم ادبی و عرفانی است که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
غزل شماره ۵۱
گل آمد بلبلان را این پیام است
که بی می زندگی دیگر حرام است
بزن مطرب که دور زاهدان رفت
بیا ساقی که اکنون دور جام است
مده ناصح دگر پندم در این فصل
کسی کو مست مینبود کدام است
صف رندان صفای سینه را باز
صفائی از شراب لعل فام است
سپندی بهر چشم بد بسوزان
که ما را طایر اقبال رام است
بسامانست دور آسمانم
مرا کار جهان اکنون بکام است
گرم جام تهی چون ماه نو بود
بحمداللّه ز می ماه تمام است
زلیخا طلعتی دارم که او را
هزاران یوسف مصری غلام است
شدم تا من خراب آن می لعل
خراباتم محل شربم مدام است
می ار آبی است لیک آتش مزاجی است
علاج هر فسرده جان خام است
دلم اسرار جام جم نهان داشت
از آنم از ازل اسرار نام است
که بی می زندگی دیگر حرام است
بزن مطرب که دور زاهدان رفت
بیا ساقی که اکنون دور جام است
مده ناصح دگر پندم در این فصل
کسی کو مست مینبود کدام است
صف رندان صفای سینه را باز
صفائی از شراب لعل فام است
سپندی بهر چشم بد بسوزان
که ما را طایر اقبال رام است
بسامانست دور آسمانم
مرا کار جهان اکنون بکام است
گرم جام تهی چون ماه نو بود
بحمداللّه ز می ماه تمام است
زلیخا طلعتی دارم که او را
هزاران یوسف مصری غلام است
شدم تا من خراب آن می لعل
خراباتم محل شربم مدام است
می ار آبی است لیک آتش مزاجی است
علاج هر فسرده جان خام است
دلم اسرار جام جم نهان داشت
از آنم از ازل اسرار نام است
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شماره ۵۰
گوهر بعدی:غزل شماره ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.