هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از اشک و آه خود به عنوان مواد تصعید و تقطیر یاد می‌کند و ادعا می‌کند که از این اشک‌ها اکسیر ساخته است. شاعر هم به عشق جوانان اشاره دارد و هم به عشق پیران، و نشان می‌دهد که در هر دو حالت عاشق است. او همچنین از رهایی از زنجیرها و دیوانگی عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند دیوانگی و رنج‌های عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

غزل شماره ۱۳۶

ز اشک و آه اندر بوتهٔ تصعید و تقطیرم
اگر باورنداری بین ز اشک سرخ اکسیرم

مشو سرپیچ چون زلف شب آسایت حذر فرما
ز افغان سحرگاه وزدود آه شبگیرم

بشارت ای گروه کودکان دیوانهٔ آمد
حذر ای معشر فرزانگان بگسیخت زنجیرم

هوای عشقبازی با جوانانم دگر نبود
برآنم تا بیابم پیری و در پای او میرم

نه پیر سالخورد از گردش این کهنه زال چرخ
جوان رائی که گیرم دامنش طفلی ز سر گیرم

غرض کز عشق خوبان نبودم اسرار دل خالی
گهی عشق جوانان دارم و گه عاشق پیرم
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره ۱۳۵
گوهر بعدی:غزل شماره ۱۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.