هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق و دردهای عاشقانهی شاعر است. او از عشق، جدایی، اندوه و بیقراری میگوید و به روزهای گذشته و حال خود اشاره میکند. شاعر از بیخوابی، مستی و غمهایش سخن میگوید و آرزو میکند که مانند دیگران بتواند آرامش و خوابی داشته باشد. همچنین، او به یادآوری روزهای خوش گذشته و دردهای فعلی خود میپردازد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهی عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و اندوه نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۸۹
وقتی اندر سر کویی گذری بود مرا
وندران کوی نهانی نظری بود مرا
جان به جایست، ولی زنده نیم من، زیرا
مایه عمر به جز جان دگری بود مرا
مست گشتم که شبش دیدم و در خواب هنوز
به گه صبح ز مستی اثری بود مرا
همه کس را خور و خواب و من بیچاره خراب
ای خوشا وقت که خوابی و خوری بود مرا
به ازین بودم ازین پیش، اگر هیچ نبود
باری از جنس صبوری قدری بود مرا
باری از دیده مریزید گلابی که به عمر
لذت از عشق همین درد سری بود مرا
هیچ یاد آمدت، ای فتنه که وقتی زین پیش
عاشق سوخته در به دری بود مرا
خواستم دی که نمازی بکنم پیش خیال
لیک آلوده به دامان جگری بود مرا
هیچ کس نبود کاندک غمی او را نبود
لیکن از دولت تو بیشتری بود مرا
نروم پیش که یاد آیی و دیوانه شوی
آنکه گه گه به گلستان گذری بود مرا
پاسبان روز هم از قصه خسرو بشنود
کامشب از گریه چه ناخوش سحری بود مرا
وندران کوی نهانی نظری بود مرا
جان به جایست، ولی زنده نیم من، زیرا
مایه عمر به جز جان دگری بود مرا
مست گشتم که شبش دیدم و در خواب هنوز
به گه صبح ز مستی اثری بود مرا
همه کس را خور و خواب و من بیچاره خراب
ای خوشا وقت که خوابی و خوری بود مرا
به ازین بودم ازین پیش، اگر هیچ نبود
باری از جنس صبوری قدری بود مرا
باری از دیده مریزید گلابی که به عمر
لذت از عشق همین درد سری بود مرا
هیچ یاد آمدت، ای فتنه که وقتی زین پیش
عاشق سوخته در به دری بود مرا
خواستم دی که نمازی بکنم پیش خیال
لیک آلوده به دامان جگری بود مرا
هیچ کس نبود کاندک غمی او را نبود
لیکن از دولت تو بیشتری بود مرا
نروم پیش که یاد آیی و دیوانه شوی
آنکه گه گه به گلستان گذری بود مرا
پاسبان روز هم از قصه خسرو بشنود
کامشب از گریه چه ناخوش سحری بود مرا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.