هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و فداکاری سخن میگوید، با تأکید بر گذرا بودن زمان و ارزش یادآوری عزیزان از دست رفته. همچنین، از عقل و خرد در برابر عشق انتقاد میکند و بر اهمیت وفاداری و فداکاری تأکید دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند فداکاری و سوختن در آتش ممکن است نیاز به بلوغ ذهنی برای درک صحیح داشته باشد.
شمارهٔ ۹۶
من زبهرت دوست دارم جان عشق اندیش را
کز سگان داغ او کردم دل درویش را
وقت را خوش دار بر روی بتان، چون رفتنی ست
یاد کن آخر فرامش کشتگان خویش را
عقل اگر گوید که عشق از سر بنه، معذور دار
دور کن از سر، ز هم عقل خیال اندیش را
جان فدای دوست کن، کم زان زن هندونه ای
کز وفای شوی در آتش بسوزد خویش را
درد گنج راحت است، ار مرده یابی طبع را
داغ عین مرهم است، ار پخته بینی ریش را
من دل و دیده نخواهم داشتن باری دریغ
تیر تا باقی بود ترکان کافر کیش را
خسروا، گر انگبین می خواهی از شکر لبان
اول اندر کام شیرین کن زبان خویش را
کز سگان داغ او کردم دل درویش را
وقت را خوش دار بر روی بتان، چون رفتنی ست
یاد کن آخر فرامش کشتگان خویش را
عقل اگر گوید که عشق از سر بنه، معذور دار
دور کن از سر، ز هم عقل خیال اندیش را
جان فدای دوست کن، کم زان زن هندونه ای
کز وفای شوی در آتش بسوزد خویش را
درد گنج راحت است، ار مرده یابی طبع را
داغ عین مرهم است، ار پخته بینی ریش را
من دل و دیده نخواهم داشتن باری دریغ
تیر تا باقی بود ترکان کافر کیش را
خسروا، گر انگبین می خواهی از شکر لبان
اول اندر کام شیرین کن زبان خویش را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.