هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غمگین، از درد فراق و اشکهای ناشی از عشق سخن میگوید. شاعر با تصاویری مانند اشک خونین، زلف یار، و خیالات آشفته، احساسات عمیق خود را بیان میکند. همچنین، اشارههایی به طبیعت (مانند جیحون) و عناصر شعری کلاسیک دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهی عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای سنگین و زبان ادبی قدیمی نیازمند سطحی از بلوغ فکری و ادبی است.
شمارهٔ ۲۹۷
بنگر که اشک دامن ما چون گرفته است
کو تیغ غمزه ای که مرا خون گرفته است
زلفش به دیده، مشت خیالش به طرف چشم
شستی فگنده خوش، لب جیحون گرفته است
ما می خوریم دم به دم از اشک، جام خون
تا بر لب آن صنم می گلگون گرفته است
در گریه یافت دیده خیالات ابرویت
دل گیر بود زلف تو، وین خون گرفته است
بهر خیال خاک قدوم تو چشم ما
بر هر مژه دو صد در مکنون گرفته است
از عشق دوست سینه خسرو شده به سوز
یعنی درون در آتش و بیرون گرفته است
کو تیغ غمزه ای که مرا خون گرفته است
زلفش به دیده، مشت خیالش به طرف چشم
شستی فگنده خوش، لب جیحون گرفته است
ما می خوریم دم به دم از اشک، جام خون
تا بر لب آن صنم می گلگون گرفته است
در گریه یافت دیده خیالات ابرویت
دل گیر بود زلف تو، وین خون گرفته است
بهر خیال خاک قدوم تو چشم ما
بر هر مژه دو صد در مکنون گرفته است
از عشق دوست سینه خسرو شده به سوز
یعنی درون در آتش و بیرون گرفته است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.