۲۴۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۸۷

از من آن کامیاب را چه غم است
زین شب آن مهتاب را چه غم است

ذره ها گر شوند زیر و زبر
چشمه آفتاب را چه غم است

گر مرا نیست خوابی اندر چشم
چشم آن نیم خواب را چه غم است

گر بسوزد هزار پروانه
مشعل خانه تاب را چه غم است

ور کنم من سؤال کشتن خویش
ترک حاضر جواب را چه غم است

خسرو ار جان دهد، تو دیر بزی
ماهی ار مرد آب را چه غم است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.