هوش مصنوعی: این متن شعری است که احساسات عمیق انسانی مانند غم، تنهایی، عشق و امید را بیان می‌کند. شاعر از دوری از عزیزان و اندوه ناشی از آن می‌نالد، اما در عین حال به امید روزهای بهتر و حضور دوباره عشق در زندگی اشاره می‌کند. همچنین، شاعر به رابطه‌ی پیچیده‌ی بین دل و زبان و همچنین مفهوم فداکاری در عشق می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن از مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی برخوردار است که درک آن‌ها ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و اندوه عمیق ممکن است برای گروه‌های سنی پایین تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۵۷۲

گهیت از آشنایان یاد ناید
چنین بیگانه بودن هم نشاید

که داد آن بخت خوش روزی که ما را
ز در همچون تو خورشیدی در آید

شبم کابستن است از قید اندوه
نپندازم کزو صبحی برآید

مخوان در بوستان و باغم، ای دوست
که آنجا هم دلم کم می گشاید

زبانی می دهم دل را، ولیکن
نهد بر جان ز دیده چند باید

مرا گفتی که جان می باید از تو
من بیچاره را دیگر چه باید

سر آن ناز بازی کردم، ای باد
که مرگ من ترا بازی نماید

رهی بنما که نتوان زیست بی تو
ولیکن خویش را می آزماید

نگیرد جز گرفتاران دل را
غزلهایی که خسرو می سراید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.