هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد هجران، عشق ناکام، و رنج‌های عاشقی سخن می‌گوید. او از ناتوانی عقل در برابر عشق، تأثیر آه و ناله بر دل، و معجون اجل در رابطه با معشوق صحبت می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به داستان لیلی و مجنون و نمادهای عاشقانه مانند یاقوت لب لیلی و ناله‌های بلبل در گلستان دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج هجران و معجون اجل ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۶۵۳

آن همه دعوی که اول عقل دعوی دار کرد
دید چون رویت به عجز خویشتن اقرار کرد

رنج بیداری شبهای غم روشن نبود
خفته بودم پیش ازین، هجر توام بیدار کرد

سجه گر زنار شد بر مشکن، ای پرهیزگار
کاینچنین ها آدمی از بهر دل بسیار کرد

درج یاقوت لب لیلی مفرح هست، لیک
کی توان بیچاره مجنون را بدان هشیار کرد

داند آن کز گلرخان خورده ست خاری بر جگر
کز چه بلبل در گلستان ناله های زار کرد

دارد اندر دل غباری وقت تست، ای گریه،هان
کار کن اندر دلش، گر می توانی کار کرد

سنگدل یارا، اثر در تو نکرد آهی که آن
کشت اهل درد را بیدرد را افگار کرد

با من بیمار شیرین گشت معجون اجل
زانکه عشقت چاشنیی خویش با آن یار کرد

هر چه خسرو پیش ازین در پیش خوبان سجده کرد
پیش محراب دو ابروی تو استغفار کرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.