هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غزل‌گونه است که در آن شاعر از عشق، دل‌بستگی، رنج‌های عشقی و ناامیدی‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از زیبایی معشوق، دل‌سوختگی خود و ناتوانی در برابر جفاهای معشوق می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند دل‌سوختگی و ناامیدی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۷۱۶

هر شکر خنده که آن لعل شکر خنده کند
بر دل زیرک و بر جان خردمند کند

زلف ازان می برد آن شوخ که شبهای غمم
گر شود کوته، از آنجا همه پیوند کند

آن خیال است که آیینه نماید چو تویی
آینه ماه شما را به که مانند کند؟

نیم شب ز آتش دل روز کنم در تو، ولی
دل چه داند که چنین روز شبی چند کند؟

گیسوی پر گرهت رشته بت را ماند
که دل گرم من سوخته را بند کند

چون وفا نیست ترا، خسرو مسکین چه کند؟
دل ضرورت به جفاهای تو خرسند کند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.