هوش مصنوعی: این شعر از عشق، جدایی، بازگشت، و دردهای عاطفی سخن می‌گوید. شاعر از بازگشت یار ناخواسته و تأثیر آن بر روح و روان خود می‌نالد، از جفاهای گذشته یاد می‌کند و به رغم میل باطنی، تسلیم عشق می‌شود. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند توبه، دعا، و قضا و قدر نیز وجود دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق، دردهای عشقی، و اشارات به مفاهیم فلسفی مانند قضا و قدر است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به درک ادبی و عرفانی دارند که معمولاً با افزایش سن بهتر درک می‌شوند.

شمارهٔ ۷۳۶

خشمگین یار مرا دل به رضا باز آمد
گل بد عهد به بستان وفا باز آمد

آن همه مستی و شوخی و بلا انگیزی
باز جان من دلسوخته را باز آمد

چند گاهی دلم از فتنه امان یافته بود
وه که این درد دل رفته کجا باز آمد!

آفتابی که سیه روی ویم زین دم سرد
قدری نرم شد و بر سر ما باز آمد

آنکه همواره جفا بود و ستم عادت او
کرد آهنگ وفا و ز جفا باز آمد

به دعا پیش خود آوردمش، اما عجب است
در جهان عمر کسی کی به دعا باز آمد

چون دران کوی روم، خلق برآرد فریاد
کاینک آن شهره انگشت نما باز آمد

دل گمگشته خود جستم و دربانش گفت
که دل رفته درین کوی کرا باز آمد؟

زاهدا، توبه مفرما ز رخ خوب که من
بت پرستم، نتوانم به خدا باز آمد

دی ز بوی تو به حیله ز صبا جان بردم
باز آن وقت شد و باد صبا باز آمد

خسروا، تن به قضا ده که هواهای کهن
تازه شد از سر و ایام بلا باز آمد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.