هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان عشق و اشتیاق شدید خود به معشوق می‌پردازد. او از انتظار کشیدن و بی‌قراری خود می‌گوید و عزم خود را برای فداکاری و ابراز عشق آشکارا اعلام می‌کند. شاعر از درد فراق و غم سخن می‌گوید و تصمیم می‌گیرد که دیگر عشق خود را پنهان نکند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عاشقانه عمیق و احساسات شدید است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'به خون دل' و 'میان خون' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۹۳۸

کدام شب که ترا در کنار خواهم کرد؟
بنای خانه عمر استوار خواهم کرد

کدام روز من بیقرار بی سامان
به زیر پای تو آخر قرار خواهم کرد

به آب دیده، نگارا، کفت نخواهم شست
به خون دل کف پایت نگار خواهم کرد

کنون نماند سر انتظار و می ترسم
که دیده در سر این انتظار خواهم کرد

دلم که تخته شد از دست غم چو آیینه
نگاه دار که ناگه فگار خواهم کرد

مرا دو دیده یکی شد میان خون، تا کی
دو چشم با چو تو شوخی چهار خواهم کرد

مرا مگوی که در کار عشق کن جان را
اگر من این نکنم، خود چه کار خواهم کرد؟

حدیث عشق تو بسیار داشتم پنهان
ز حد گذشت، کنون آشکار خواهم کرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.