هوش مصنوعی:
شاعر در این ابیات از عشق و دلبستگی به معشوق سخن میگوید و از رنجهای ناشی از این عشق و انتظار برای وصال شکایت میکند. او از معشوق میخواهد که به او توجه کند و دردهایش را تسکین بخشد.
رده سنی:
15+
این متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و ارتباط است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان کمسنوسال نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۰۰۹
دل از بند زلفت رها کی شود؟
دلت با دلم آشنا کی شود
نگویی که از لعل سیراب تو
مراد دل ما رواکی شود؟
ولی مرهم لعل خودکام تو
به کام دل ریش ما کی شود؟
نمی شد دل از بند زلفش رها
کنون دل نهادیم تا کی شود؟
کجا همدم و یار خسرو شوی!
که شه همنشین گدا کی شود؟
دلت با دلم آشنا کی شود
نگویی که از لعل سیراب تو
مراد دل ما رواکی شود؟
ولی مرهم لعل خودکام تو
به کام دل ریش ما کی شود؟
نمی شد دل از بند زلفش رها
کنون دل نهادیم تا کی شود؟
کجا همدم و یار خسرو شوی!
که شه همنشین گدا کی شود؟
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.