هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، بیانگر درد هجران و عشق شدید شاعر به معشوق است. شاعر از سوختن در آتش فراق، اسارت دل در کمند معشوق، و آرزوی سجده به سوی قامت بلند او سخن میگوید. همچنین، از جراحت عشق و درمان درد عاشقان میگوید و خود را همچون سپند سوخته در راه معشوق میداند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، مفاهیمی مانند هجران، درد عشق، و اسارت دل نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۱۰۴۷
ز هجر سوخته شد جان من سپند تو باد
دلم همیشه اسیر خم کمند تو باد
دریغ باشد جولان تو سنت بر خاک
سواد دیده بساط سم سمند تو باد
چو هندوان که به سوی درخت سجده برند
نماز من به سوی قامت بلند تو باد
جراحت تو که بیدرد ذوق من بشناخت
دوای سینه عشاق دردمند تو باد
اگر چه من به رخت همچو چشم بردوزم
هزار همچو منی سوخته سپند تو باد
دلم که خوان خلیلش به چشم درناید
طفیلی مگسان لب چو قند تو باد
گه از گهی سخن تلخ عیش خسرو را
گذشته بر لب شیرین نوش خند تو باد
دلم همیشه اسیر خم کمند تو باد
دریغ باشد جولان تو سنت بر خاک
سواد دیده بساط سم سمند تو باد
چو هندوان که به سوی درخت سجده برند
نماز من به سوی قامت بلند تو باد
جراحت تو که بیدرد ذوق من بشناخت
دوای سینه عشاق دردمند تو باد
اگر چه من به رخت همچو چشم بردوزم
هزار همچو منی سوخته سپند تو باد
دلم که خوان خلیلش به چشم درناید
طفیلی مگسان لب چو قند تو باد
گه از گهی سخن تلخ عیش خسرو را
گذشته بر لب شیرین نوش خند تو باد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.