هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه، زیبایی معشوق را با تصاویر شاعرانه مانند آفتاب، سایه، طره سیاه، بادام و پسته توصیف می‌کند. او از نگاه‌های معشوق و غمزه‌هایش سخن می‌گوید و احساسات خود را با بیان دل‌بستگی و عشق عمیق نشان می‌دهد. در پایان، شاعر به گناه خسرو اشاره می‌کند و از بخشش می‌خواهد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات شاعرانه ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

شمارهٔ ۱۱۷۵

دیدم چو آفتابی در سایه کلاهش
سایه گرفته مه را زان طره سیاهش

از بس که در کلاهش بر دوختم دو دیده
بادامه ای نشاندم بر پسته کلاهش

او چشم داشت بر من، من زلف او گرفتم
تا بو که زنده مانم زان غمزه در پناهش

دل رفت و در زنخدانش آواز دادم او را
گفت اینکم معلق در نیمه راه چاهش

بنوشت عارضش خط از بهره عرض خوبی
آنکه به گرد عارض صف می کشد سپاهش

من چشم می نیارم کز وی نگاه دارم
یارب مگر تو داری از چشم من نگاهش!

کرد آن گنه که خسرو بخشیده خواست بوسی
بخشید نیست، جانا، گر هست این گناهش
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.