هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و اشتیاق خود به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که هیچ صدایی حتی صدای زهره و ماه به اندازه صدای معشوق برایش دلنشین نیست. او از بی‌خوابی‌های شبانه و اشتیاقش برای شنیدن صدای معشوق می‌گوید و حتی حاضر است قربانی شود. شاعر همچنین به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره می‌کند و از تأثیر عمیق او بر روح و روان خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند قربانی شدن و عشق شدید نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۴۲۰

گر خود سخن ز زهره و از ماه بشنوم
نبود چنان کز آن بت دلخواه بشنوم

بیخوابیم بکشت، وه از من که هر شبی
بنشینم و فسانه آن ماه بشنوم

تیغم زن، ای رقیب، که قربان شوم ترا
آن دم که من روارو آن ماه بشنوم

آواز ارغنون ندهد ذوقم آن چنان
کاواز پای اسب تو ناگاه بشنوم

دل پاره های خون فگند همچو برگ گل
چون بوی تو ز باد سحرگاه بشنوم

خود را کنم سپند و نخواهم ترا گزند
از عاشقان چو بر در تو آه بشنوم

مدح و ثنا خسرو خوبان که گفته ای
خسرو بخوانش تا من گمراه بشنوم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.