هوش مصنوعی:
این شعر از عشق ناامیدانه و رنجهای عاشق سخن میگوید. شاعر از جور و ستم معشوق شکایت دارد و بیان میکند که با وجود وفاداری و عشقش، مورد بیمهری قرار گرفته است. او معشوق را بیهمتا میداند و از درد هجران و حسرت مینالد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به دانش ادبی پایه نیاز دارند.
شمارهٔ ۱۷۳۵
ای ترا جور و جفا آیین همه
خشم و نازت بر من مسکین همه
با رقیبان تو، ای جان، چه کنم
ظالم اند و بی کس و بی دین همه
داغ حسرت بر دلم ماندی و رفت
جان من میر منی با این همه
عالمی را با رخت عیش است و من
تلخ کامم زان لب شیرین همه
در شب هجران غمت با روی خویش
می فشانم در سحر پروین همه
ای ترا بنده شده شاهان هند
وی غلامت دلبران چین همه
نیست مانندت، بس جستیم، هیچ
در ختا و خلخ و سقین همه
پیش رویت در چمن گشتند آب
از خجالت لاله و نسرین همه
هر چه می خواهی بکن، چون مر ترا
می رود بر خسرو مسکین همه
خشم و نازت بر من مسکین همه
با رقیبان تو، ای جان، چه کنم
ظالم اند و بی کس و بی دین همه
داغ حسرت بر دلم ماندی و رفت
جان من میر منی با این همه
عالمی را با رخت عیش است و من
تلخ کامم زان لب شیرین همه
در شب هجران غمت با روی خویش
می فشانم در سحر پروین همه
ای ترا بنده شده شاهان هند
وی غلامت دلبران چین همه
نیست مانندت، بس جستیم، هیچ
در ختا و خلخ و سقین همه
پیش رویت در چمن گشتند آب
از خجالت لاله و نسرین همه
هر چه می خواهی بکن، چون مر ترا
می رود بر خسرو مسکین همه
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.