هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر درد و رنج عاشق در برابر معشوق است. شاعر از بی‌وفایی و سنگدلی معشوق شکایت می‌کند و تأثیرات عمیق عشق و جدایی را بر قلب خود توصیف می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند شهادت، فداکاری و رنج‌های عاشقانه دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و اشارات به رنج و شهادت است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد. درک کامل این شعر نیاز به بلوغ عاطفی و شناختی دارد.

شمارهٔ ۱۸۳۸

ای پریوش، هر چه رسم مردمی کم می کنی
می کنی دیوانه و دیوانه تر هم می کنی

زلف تو از پر دلی صد قلب دلها را شکست
بس که تو بر تو دلش در زیر هم خم می کنی

بر درت جان می کنم، مزدم ز رویت یک نظر
شاه خوبانی، چرا مزد گداکم می کنی؟

خاست طوفانی هم از خاک شهیدان زآستانت
وه چگونه خسپد آن خونها که هر دم می کنی؟

کشتگانت را به آب دیده می شویند خلق
ای عفاک الله تو باری دیده را نم می کنی

شعله های خود، دلا، روشن مکن هر جا، از آنک
تازه داغی بر دل یاران محرم می کنی

درد خسرو را زیادت می کنی، ای پندگو
تو حساب خویش می دانی که مرهم می کنی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.