هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر درد و سوزش عشقی نافرجام است که شاعر در آن از بیقراری، درماندگی و داغ دل شکسته خود میگوید. او آرزو میکند از این خیال رها شود، اما توانایی آن را ندارد و یارش را تنها کسی میداند که هرگز از او روی برنمیگرداند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشاره به درد و رنج عاطفی نیاز به بلوغ فکری دارد.
غزل ۱۸
آشکار ست، عشق ، پنهان نیست
همچو ما در جهان رسوا نیست
آه ازین سوز بی قراریها
درد دارم و لیک درمان نیست
کاشکی زین خیال باز رهم
لیک آن هم عنان بدستم نیست
بردلم همچو لاله داغ بماند
چون کنم نظر تو مجالم نیست
یار هرگز ز تو نتابد رو
زانکه او را بجز تو دیگر نیست
همچو ما در جهان رسوا نیست
آه ازین سوز بی قراریها
درد دارم و لیک درمان نیست
کاشکی زین خیال باز رهم
لیک آن هم عنان بدستم نیست
بردلم همچو لاله داغ بماند
چون کنم نظر تو مجالم نیست
یار هرگز ز تو نتابد رو
زانکه او را بجز تو دیگر نیست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۱۷
گوهر بعدی:غزل ۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.