هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و از درد و غم عشق شکایت می‌کند. او از معشوق می‌خواهد که رخسار خود را به نمایش بگذارد و از تأثیر آه‌هایش بر ماه و زیبایی‌های طبیعت مانند گل و سبزه سخن می‌گوید. همچنین، شاعر به جادوی معشوق و تأثیر آن بر خود اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه و عارفانه عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'در ریختن خونت' ممکن است نیاز به توضیح داشته باشد و برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۹۶۴

ای گل، دهن تنگت صد تنگ شکر چیزی
گل با تو نمی ماند در حسن مگر چیزی

ما را به تماشایی مهمان رخ خود کن
چون سبزه برآوردی گرد گل تر چیزی

دودی که ز آه من بر ماه زدی هر شب
در روی چو ماه تو هم کرد اثر چیزی

تا باز کرا سوزد این جادوی تو آخر
خط تو دمید اینک بالای شکر چیزی

تا باغ رخت دیدم، گل باد به چشم من
کی از گل و بستانی آرم به نظر چیزی

گفتی که کمر بندم در ریختن خونت
باری ز پی بستن داری به کمر چیزی

گویم غم و دردم بین، گویی که بتر خواهم
بسم الله اگر خواهی زین هر دو بتر چیزی

زان غم که فرستادی کرده دل خسرو خوش
جان منتظرست اینک، گر هست دگر چیزی
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.