هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق و دلدادگی به معشوق، رنج‌های عشق، و فداکاری‌های عاشق سخن می‌گوید. او از غم‌ها، ایثارها، و سرسپردگی خود به معشوق می‌گوید و از تأثیر عمیق این عشق بر روح و جان خود یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و فداکاری نیاز به بلوغ فکری دارد تا به درستی درک شود.

شمارهٔ ۵۶

آن کو بدر تو سر نهاده است
پای از دو جهان بدر نهاده است

در دام غم تو طایر وهم
با بال شکسته پر نهاده است

سلطان که بسکه نقش نامش
بر چهره سیم و زر نهاده است

تا باشدش آب روی حاصل
بر خاک در تو سر نهاده است

در خانه دل ز دست عشقت
غم بر سر یکدگر نهاده است

عاشق چه کند چو اندرین ره
از بهر تو پای در نهاده است

باری بکشد بپشت همت
چون روی بدین سفر نهاده است

بیچاره سری گرفته بر دست
پای از همه پیشتر نهاده است

از بهر مراد دل درین راه
جا نیست که در خطر نهاده است

عاشق سر خدمتی عجب نیست
در پای رقیب اگر نهاده است

ترسا بنهد ز بهر عیسی
سر بر قدمی که خر نهاده است

رویت که بنور او توان دید
ارواح که در صور نهاده است

دیر است که از پس هوایت
اندر پی ما شرر نهاده است

در پیش رخ تو عقل کوریست
کش آینه در نظر نهاده است

از بهر بهای بوسه تو
کش روح به از شکر نهاده است

گر جان برود تفاوتی نیست
اندر لبت آن اثر نهاده است

خورشید و مهت نمی توان گفت
در من خرد این قدر نهاده است

کز جبهه تو هزار اکلیل
بر تارک ماه و خور نهاده است

آن خشک لبی که دست عشقش
داغی ز تو بر جگر نهاده است

از خون جگر بر آستانت
صد نقطه بچشم تر نهاده است
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.